{فراز اول}
ریشه این مطلب (راهی برای دسترسی راحت به تمام مطالب مرتبط با موضوع فعلی) :
رشد روحی - معرفتی ، نیاز امروز همه مذهبی ها
این مطلب را که اساسی ترین مطلب سایت است،
و در 9 پـاراگـراف با بـیـانی کامـلا سـاده و روان،
آمـاده مـطـالعه شما می باشد، از دست ندهـید...
کسانی که می خوان از حالت عوامی دربیان و آگاهی های دینی پراکنده شون رو
به نظم دربیارن، این بحث رو دنبال کنن...
ما آگاهی های پراکنده فراوانی داریم برای رشد و تربیت خودمون و دیگران
-توصیه ها و دستورالعمل های فراوان؛ مباحث اخلاقی یا تربیتی زیاد، آقا چه کار کن این رشد برای
شما حاصل بشه، چه کار کن این رشد برای فرزندان شما حاصل بشه-
این آگاهی های پراکنده اگر به نظم دربیاد، ما از حالت عوامی درمیایم، میشیم عالم.
(یکی از فرق های مهم بین عوام و عالم اینه که عوام نکات زیادی بلدن، ولی نظم این ها دستشون نیست؛
خودشون نمیتونن از اینها استخراج بکنن مطلب جدیدی رو. ولی کسی اگه عالم بشه، چون این ها رو به صورت
یک شبکه مرتب در ذهن خودش داره، می تونه حتی پاسخ سوال دیگران رو هم بده؛ در مسائل، دچار حیرت نمیشه؛
میتونه تا حد زیادی عالمانه مشکلات خودش رو حل بکنه.)
کسانی که میخوان داشته های ذهنی خودشون رو در معارف دینی منظم کنن، سامان بِدن
و یک شبکه مرتب از معارف در ذهنشون ایجاد کنن و یا بتونن یک قفسه ای داشته باشن
تو ذهنشون، هر مطلبی که شنیدن، بدونن بذارن کجا، اگر خصوصا کسی معلمه، صاحب کاره، مدیره،
یا همکاراش رو میخواد تحت تأثیر قرار بده، یا مواجه میشه با کسانی که با اونها
میخواد گفتگو کنه، کسانی که میخوان یافته های بعدی خودشون رو هم به نظم دربیارن،
این بحث رو دنبال کنن.
در این نیازهای جدید ضد دین در جامعه، ما نیاز به طرح نو داریم...
.نیازهای جدیدی در جامعه ما روز به روز خودشون رو نشون میدن که انسان باید برگرده
از دین پاسخ این نیازها رو پیدا کنه. شما با جوون هایی مواجه میشین که به این سادگی
متقاعد نمیشن؛ یا بعضی از اوقات نفس خود شما به این سادگی متقاعد نمیشه، یه دفعه
تردید میکنه. در این نیازهای نو، ما نیاز به طرح نو داریم برای اینکه این طرح نو بتونه
پاسخگوی این نیازها باشه. گاهی از اوقات پدر و مادرهای محترم، معلمان عزیز
آموخته های قدیمی شون واقعا کفایت نمیکنه برای اینکه پاسخ جوان امروز رو بدن.
(ما الان در جامعه مون محرضه که آموزش و پرورش قدرت کافی نداره برای محجبه ساختن دخترهای جوان.
بسیاری از معلمان دینی مراجعه میکنن میگن ما اون منطق قوی ای که راحت یک جوان رو بتونه مجاب بکنه، نداریم.
گاهی اوقات یک معلم دو،سه تا کلید میگیره میره یک دبیرستان رو، صدها دانش آموز رو متحول میکنه.
میگه چرا این یکی دو تا کلید دیر دستم اومد؟ گاهی از اوقا آدم احساس میکنه فیلمسازهای ما توجه به برخی
معارف کلیدی ندارن و الا عمدی ندارن بخوان فیلم ها رو بی فایده بسازن یا احیانا مضر قرار بِدن به حال مردم.
خیلی از جوون های ما گاهی اوقات با دو، سه تا معرفت کلیدی مشکلشون حل میشه. بنده اعتقاد راسخ دارم
بسیاری از بی بند و باری ها، بسیاری از بی دینی ها مال عدم آگاهیه، منتهی عدم آگاهی درست، حساب شده؛
نه همین که دخترم حجابت رو رعایت کن؛ حجاب رو خدا دستور داده. خب این ممکنه به این سادگی متقاعد نشه.
«نمازت رو اول وقت بخون خیلی ثواب داره» خب این با این یه کلمه ذهنش مجاب نمیشه. یا شما 40 سال پیش
یه جوری متقاعد شدی برای دینداری چه انتظاری داری که جوان امروز جامعه ما، حالا چه تو خونواده شما باشه، چه نباشه،
همون استدلالی که شما 40 سال پیش متقاعد شدی، بخواد امروز متقاعد بشه؟! اینجاست که ما باید برای نیازهای نو،
پاسخ نو داشته باشیم.)
شما امروز به سختی میتونید جلوی این نیازهای جدید ضد دین و مسائل خلاف دین داری
که در ذهن بچه ها ایجاد میشه رو بگیرید... اتفاقا اینها پاسخ های شیرینی هم دارن.
اگر ما معرفت دینی مون دقیق باشه؛ منظم باشه؛ جامع باشه، نه تنها این ماهواره ها و
هجمه های فرهنگی به جامعه ما آسیب نخواهد زد، بلکه فرصتی ست برای اینکه ما
از پس اونا بربیایم... بگیم آقا آخر حرفت این بود؟ اینکه جوابش اینه که...
لازمه پاسخ به نیازهای امروز، خوش فهمی و درک عمیق داشتن است؛
اما بسیاری از مذهبی ها هم خوب نمی فهمند...
میزان عقلانیت دینی ما کمه... «اکثرهم لایعقلون» مال ماها هم شده ... خوب نمیفهمیم،
بسیاری از مذهبی های ما هم خوب نمیفهمن... ! اگه خوب میفهمید، میتونست اطرافیانش
رو خوب توجیه کنه. اگه خوب میفهمیدن، خوب میتونستن این فهم عمیق خودشون رو
در جامعه توزیع کنن. خوش فهمی و درک عمیق داشتن، موجب میشه پاسخ نیازهای امروز رو
ما بدیم. و خیلی جای تأسف داره که انسان بگه یه معرفت خیلی ساده ست،
اگه همه میدونستن، راحت تر خودشون رو توجیه میکردن؛ راحت تر دیگران رو
متقاعد میکردن و متأسفانه این تبلیغ و توزیع نشده.
(بعضی از معرفتهای کلیدی وجود دارن که آدم تأسف میخوره در 12 سال آموزش و پرورش، دانش آموزهای ما یک بار
اون معرفت کلیدی رو یاد نمیگیرن...)
بنده میخوام تمام بچه مذهبی ها، تمام بچه حزب اللهی ها، تمام مسئولینی که
یه عمری نون اعتقادات و صاحب معرفت بودنشون رو خوردن و خدمت کردن،
میخوام همه شون رو بترسونم از بی مایگی... چون گاهی از اوقات خدا شاهده آدم
اشتباهات فاحشی رو در آدمایی می بینه که از نظر ایمان و علاقه مشکلی ندارن،
آگاهی ساده، اطلاعات ساده ولی کلیدی نداره؛ نظم ذهنیش مرتب نیست؛ نمیتونه
بگه الأهم فالأهم، چجوری میتونم تشخیص بدم کدوم اهمیتش بیشتره؟ کدوم اولویتش
بیشتره؟ یه دفعه میاد یه ایرادی رو تو جامعه می بینه، میگه که جمهوری اسلامی مگه
درست نشده برای اسلامی شدن؟ این چه وضعیه؟ پس ما شکست خوردیم! میگیم آقا
سبک سنگین کن. درسته بهشت نیست، اوضاع خرابه، الان ما خودمون داریم از خرابی
صحبت می کنیم، ولی شکست نخوردیم، چون به اولویتهامون دسترسی پیدا کردیم.
میگه کدوم اولویت؟! ببین، اصلا اولویتها رو درک نمیکنه که بخواد تطبیق بده ...
اینا بچه های خوبی هستن که خدای نکرده، نعوذ بالله در این سطح بی معرفتی باقی بمونن،
یه وقت میشن خوارج ... خوارج اینقدر حرفه ای بودن تو بهره برداری از آیات قرآن، که حد نداره...
ولی دو، سه تا پیچ در این دستگاهشون نبود یا شل شده بود،
یه دفعه دستگاه گریپ پاژ کرد...
ما خیلی قوی هستیم در برخورد با وضع امروز، اما جهالت ها اجازه نمی ده؛
ما نیازهامون بیشتر شده، باید کلاسمون بره بالاتر...
.ما در آستانه امتحانهای بسیار قوی هستیم. ما بسیار قدرت داریم در مواجهه با همین
بحث فرهنگ مبتذلی که ماهواره ها دارن تو خونواده ها جاری میکنن و تو شهر شما آثارش رو
می بینید. ما خیلی قوی هستیم در برخورد با اینا، اما متأسفانه جهالتها اجازه نمیده.
این امکانات معرفتی باید روز به روز افزایش پیدا بکنه. ما الان کلاسمون باید بره بالاتر،
ما نیازهامون بیشتر شده و معرفتمون رو باید افزایش بدیم...
با سه چار تا معرفت کلیدی دین داری و رشد معنوی ساده ست؛
خیلی از سختی ها مال بی معرفتی ماست...
دین داری ساده ست، آدم میتونه با سه، چارتا توصیه کلیدی سلامتی روح خودش رو
حفظ کنه و تأمین کنه. رشد معنوی کار سختی نیست ... خیلی از سختی ها واقعا مال
بی معرفتی ماست؛ خبر نداریم؛ آگاهی نداریم. سه،چارتا آگاهی کار رو آسون میکنه.
ما میخوایم یک دوره آموزشی فشرده از قرآن و روایات، از متون دینی اصلی خودمون
پیدا بکنیم که راه رشد رو برامون از اول تا آخر، روشن معرفی کنه. یعنی از ابتدایی ترین
مکان بدونیم تو چه مسیری باید حرکت کنیم تا آخر؟
(ما میخوایم این راه روشن رو یه جوری برا خودمون روشن کنیم که هرکجای دنیا رفتیم، این رو بگیم، طرف قبول کنه.
یعنی یه راه جهانی پیدا کنیم. ما الان دیگه واقعا جامعه خودمون رو نمیتونیم از جهان جدا کنیم، الحمد لله آخرِ خرابی های
جهان اومده تو خونه های ما. خب ما وقتی جواب اینا رو بدیم، جواب همه جهان رو دادیم؛ تشنگی همه اهل عالم رو
برطرف میکنیم...)
یکی دوتا محور بسیار ساده و روشن که شما هر روز بتونید روش کلیک کنید و نتیجه بگیرید.
از این به بعد تو زندگی با هر مسأله ای مواجه شدید در مسیر رشد معنوی، بتونید به سهولت پاسخ
اون مسأله رو از این آگاهی های منظم خودتون دربیارید. پس دوستان یادشون باشه،
ما نمیخوایم یکی دوتا «تذکرِ» «دلنشین» به همدیگه بدیم و عبور کنیم...
ما مسأله مون چار تا صفت خوب داشتن نیست؛
ما می خوایم روح بزرگی داشته باشیم...
.
ما میخوایم از اصول و قواعد کلی «تزکیه» حرف بزنیم.
رشد روحی انسان رو بهش میگن تزکیه. انسان نفس بسیار زیبایی داره که خداوند
به زیبایی این نفس قسم میخوره، منتها این زیبایی ها پنهانه. ما باید این زیبایی ها رو
حفظ کنیم و رشد بدیم. این محافظت از زیبایی ها و رشد دادن اونا رو بهش میگن تزکیه.
تزکیه شامل تمام فعالیتهای خوب انسان میشه. ماها هرکاری میکنیم، برای تزکیه خودمونه.
روزه هم برای تزکیه میگیریم؛ نماز هم درنهایت برای تزکیه؛ کار هم برای تزکیه انجام میدیم.
خب، حالا اگر ما یک مفهوم اساسی پیدا کردیم به نام تزکیه، وقتی چارچوبش رو پیدا کنیم،
با اصول و قواعد تزکیه آشنا بشیم، کل زندگی مون رو میتونیم تنظیم کنیم. انبیا اومدن ما رو
تزکیه کنن، بقیه چیزا یا مقدمه ست، یا نتیجه. ما میخوایم تزکیه شیم، مسأله مون این نیست
که چارتا صفت خوب داشته باشیم؛ مسأله مون این نیست که چارتا عمل خوب انجام بدیم؛
مسأله مون «تزکیه» ست. باید ببینیم با نماز چقدر تزکیه میشیم؟...
هیچکس حق نداره خودش رو رشدیافته تلقی کنه...
اینقدر تزکیه در قرآن مهمه که هیچکس حق نداره برگرده درمورد خودش اینجوری
قضاوت کنه، بگه من تزکیه شده ام، من پاکم ... یکی از گناهانی که تو قرآن کریم صریحا
مذمت میشه، اینه که چرا تو خودت رو آدم رشدیافته و پاک شده میدونی؟!
«الم تر الی الذین یزکون انفسهم؟» ، نمیبینی کسانی رو که خودشون رو آدم حسابی فرض میکنن؟
خودشون رو محتاج تزکیه نمیدونن ... اینا چیه پر رو شدن الکی خودشون رو رشدیافته میدونن؟...
یا در جای دیگه ای صریحا میفرماید: «فلا تزکوا انفسهم» ، خودتون رو پاک شده و رشدیافته
تلقی نکنید؛ خوتون رو آدم حسابی تلقی نکنید؛ از خودتون تعریف نکنید...
این بی بند و باری ها برا چیه؟ «تزکیه» بهتر اونا رو به هدفشون می رسونه! ...
اگر مردم جهان مغز اسلام رو که تزکیه ست بشناسن، مغز تعلیمات پیامبران و هدفش رو
که تزکیه ست، بدونن و ثمره تزکیه برای خودشون رو بفهمن، همه عین آب خوردن مسلمون میشن...
حتی از مسلمونا شاید جلو بزنن... این بی بند و باری هایی که مردم تحت تأثیر
ابلیس قرار میگیرن، برا چیه؟ برا اینکه راحت تر زندگی کنن؟ برا اینکه خوشحال تر بشن؟
برا اینکه بیشتر لذت ببرن؟ برا اینکه بیشتر تو این دنیا بمونن؟ برا چی دارن این کارها رو
میکنن؟ برا هرچی این کارها رو میکنن، «تزکیه» بهتر اونا رو به هدفشون میرسونه! ...
حالا چطور؟ در ادامه متوجه خواهید شد:
تمام بی بند و باری ها، مبتنی ست بر یک اصل، اینکه: «تو محوری و همه چیز باید
در خدمت تو باشه. هرچی دلت بخواد، باید بیاد برا تو فراهم بشه.» بهترین کلمه ای که
برا بدترین آدما تو دنیا دلنشینه، اینه که بهش بگی آقا هرچی دلت میخواد ...
آدما تنبلی شون میاد برا تغییر.
یه سرودی باید درست کنن تو قاطی ترانه ها، بخونن برا کسایی که فقط ترانه گوش میدن
و هیچ چیز دیگه ای حاضر نیستن گوش بِدن. بعد تو اونا باید کلمات الهی رو اینجوری
به زبون خودشون بهشون بگن. بهش بگن آقاجون، دین از تو نمیخواد تغییر کنی؛
دین از تو نمیخواد بالا بری؛ جاتو تغییر بدی، دین اتفاقا میخواد تو خودت باشی.
حتی توصیه نمیکنه خوب باش، که تنبلیت بیاد دین داری کنی. خودت باش،
اما خودِ خودِ خودِ حقیقیت باش ... تو این چیزا رو نمیخوای ... دین میخواد اون
خود پنهان تو شکوفا بشه. اگه ما خوب دین رو تبلیغ کنیم، دین یعنی برنامه ای
برای شکوفایی. «و نفس و ما سواها» ، نفسی که خدا اون رو در اوج زیبایی ها آفریده،
قسم به یه همچین نفسی ... «فالهمها فجورها و تقواها» ، الهام هم کرده بهش که
چجوری تو باید مراقب خودت باشی؛ چجوری خودت رو رشد بدی. دین درواقع برنامه
تزکیه ست، برنامه تزکیه یعنی چی؟ یعنی این تو خودت هستی که رشد میکنی ...
خودت بناست سعه وجودی پیداکنی، بنا نیست چیزی به تو تحمیل بشه. حتی به پیامبرش میفرماید
«لست علیهم بمسیطر» ، من تو رو بر اینا سیطره ندادم. میفرماید من همه رو
قبلا بهش یاد دادم اومده تو دنیا. این اصلا بناست خودش باشه؛ بنا نیست یکی دیگه بشه ...
هرکی رفتار غلطی انجام داد، بهش بگو بابا خودت باش؛ چرا حرف دیگری رو گوش میکنی؟
اگه بهت گفت حرف دیگری رو گوش نمیکنم، حرف خودمه، بگوخدا گفته داری دروغ میگی.
اگه خودت بودی وحرف خودت رو گوش میکردی، این نبودی. اگه گفت من اگه بیام
دین داری کنم باید حرف خدا رو گوش بِدم، بهش بگو: ببین، «من عرف نفسه، عرف ربه» ،
تو خودت رو بشناسی، میفهمی هرچی خدا بهت گفته،حرفای دل خودته که فعلا شما حرفای
خودت رو نمیشنوی. با «خودت» تنها باش؛ از خودت درک درستی داشته باش. ابلیس آدم رو
به اشتباه میندازه؛ آدم رو از خودش تغییر میده، آدم تبدیل میشه به یک چیز دیگه؛
یه کس دیگه ... تزکیه یعنی رشد، خودشکوفایی، اون دارایی هایی که خدا به زیبایی اونا
قسم خورده رو حفظ کنی و رشد بدی.
اصلی ترین مسئولیت ما تزکیه ست؛ نتیجه تزکیه رسیدن به یک آرامش واقعیه...
تزکیه هم هدف اصلی انبیا بوده و هم کار اصلی که ما برای سازندگی خودمون داریم،
همین تزکیه ست. تزکیه اصلی ترین مسئولیت ماست و ما تمام فعالیتهامون رو
با هدف میانی تزکیه باید سازماندهی کنیم. نتیجه تزکیه، رسیدن به اون هدفیه که
انسان اونجا آرام میگیره...
می توانید از پلیر زیر گوش کنید.
نماز روزه هاتون قبول باشه
در مورد مطالب هم اگه ناراحت نمی شین یه نظری داشتم.
تو مطالب طولانی سعی کنید پاراگراف بندی کنید و از پاراگراف های کوچک و فاصله خطوط استفاده کنید تا چشم خواننده خسته نشه و اگه توسنتید به بیش از 1 بخش تقسیم کنید و تو چند پست اون رو روی وبلاگ بزارید.
این تجربه ای هست که بنده کسب کردم، انشالله به طور مستمر به رشد نامه سر خواهم زد.
موفق باشید.
یا حق/.