{فراز بیست و هفتم}
ریشه این مطلب (راهی برای دسترسی راحت به تمام مطالب مرتبط با موضوع فعلی) :
رشد معرفتی در عرصه های :› آرمان گرایی و انقلابی گری › فعالیت فرهنگی،انقلابی › تربیت دینی › مطلب یازدهم
(این مطلب با فونت Adobe Arabic نوشته شده. اگر روی کامپیوترتون این فونت نصب نیست، نوشته ها رو با فونت نازیبایی خواهید دید. بنابراین لطفا اول فونت رو از اینجا دانلود کنید و بعد از قراردادن در پوشه Fonts کامپیوترتون، شروع به مطالعه مطلب بفرمایید.)
قسمت دوم صحبتهای آقای بانکی پور، متواضعانه تقدیم به شما عزیزان دغدغه مند:
«نکاتی برای اثرگذاری کارهای فرهنگی»« کار فرهنگی قطعا بی اثر نیست؛ دنبال نتیجه زود و سریع نباشیم»
کار فرهنگی قطعا بی اثر نیست. البته اگر درست انجام بشه. ممکنه اثرش زودبازده نباشه. اصلا در کار فرهنگی کسی نباید انتظار داشته باشه اثرش رو زود ببینه. خیلی وقتها اصلا اثرش رو ما نمی بینیم، ولی قطعا بی اثر نیست. الان شما این مصاحبه که دارید از من میگیرید، قطعا توی شما اثر میذاره، و لو اینکه شما متوجه نشید و من هم متوجه نشم. این صحبتی که من الان میکنم، ممکنه یک روزی یک کسی این متن رو بخونه و همین منشأ تحولی در زندگیش بشه. و اون موقع نه من خبردارم و نه شما. پس این کاری که شما کردید و با من مصاحبه کردید و این جملاتی که من گفتم، چند سال دیگه اثرش رو روی یک شخص گذاشته و ما ندیدیم. پس یکی اینکه کار فرهنگی بی اثر نیست. اگر واقعا کار فرهنگی باشه، جای خودش رو میذاره. منتهی خیلی وقتها دیده نمیشه و یا دیر خودش رو نشون میده.
[پس]اولین چیز در کار فرهنگی اینه که ما دنبال آثار زودبازده نباشیم. یعنی اصلا آفت کار فرهنگی همین نتیجه ی زودیه که ما میخوایم ازش بگیریم. این کار رو بی خاصیت میکنه. شما باید ده سال کارکنید تا یک اتفاقی در جامعه بیفته. کار فرهنگی اصولا زودبازده نیست، حلم میخواد، صبوری میخواد. پس هیچوقت نباید دنبال نتایج زودبازده کار فرهنگی باشیم.
***
« روی چند مقوله، تخصصی کارکنیم ؛ مخاطب محور عمل کنیم »
کار فرهنگی رو باید درست طراحی کنیم، نیاز مخاطب رو خوب بشناسیم، نخوایم همه کاری بکنیم، گاهی ما در کار فرهنگی وارد همه مقوله ها میشیم. خب بهتره کارهامون رو متمرکز کنیم روی چند مقوله و اون کار رو عمیق انجام بدیم. مثلا شما در هر مسجد و مرکز فرهنگی می بینید همه کاری میکنن، ولی توی هیچ کاری هم تخصصی و عمیق واردنشدن، در حد سطح بوده. بعضی از چیزها رو نمیتونیم مطالعه کنیم و همینطور روی هوا یک کاری انجام میدیم، بعد اون اثری که میخوایم، نمیذاره.
پس یکی از ایرادات اینه که ما تخصص در کار فرهنگی نداریم، مخاطب رو درست نمیشناسیم، اصلا به مخاطب کاری نداریم.. اگه شما بیاید دقیقا مخاطب محور عمل کنید و دقیقا مخاطب رو هدف قراربدید، مخاطبی با این سن، با این شرایط، با این ویژگی ها و برای انتخاب مخاطبتون هم حساب شده عمل کنید، مثلا الان در این منطقه که دارم کارمیکنم، احساس کنم این مخاطب بیشتر از همه نیاز داره و نیازش رو هم من میتونم برطرف کنم، حالا من میخوام روی این موضوع کارکنم، روی این مخاطب، خب این خیلی نتیجه بخش میشه.
یکی از نیازهای اساسی ما وجود تشکل های تخصصیه. یعنی هر تشکلی یک مخاطبی رو با یک نیاز مشخصی از اون مخاطب هدف بگیره و در اون عمیق بشه. جامعه به شدت از کارهای عمومی و سطحی اشباع شده و معمولا تشکل های ما همه کار میکنن و طبعا نمیتونن در اون کارها به اهداف عمیق برسن. لذا اول به توانایی، تخصص و علایق خودشون توجه کنن، بعد مخاطبانی که بیشتر از همه با موضوعات تخصصی اونها درگیره رو شناسایی و بررسی کنن. بهتره به کارهایی بپردازن که در جامعه روی زمین مونده و کمتر کسی به اون پرداخته و سعی کنن روی اون سوژه متمرکز بشن. این تمرکز باید طوری باشه که «قطب» اون کار حساب بشن.. یعنی هرکی خواست در این زمینه کارکنه، بدونه که باید به اینها مراجعه کنه. تشکل هایی که به این شکل عمل میکنن، خیلی موفق تر هستن و تشکل هایی که همه کاری از اونها برمیاد و در همه عرصه ها واردمیشن، طبعا نمیتونن وارد عرصه های تخصصی بشن. مثلا یکی در عرصه خانواده واردبشه، یکی در عرصه ازدواج، یکی در عرصه رابطه دختر و پسر، یکی در عرصه حجاب، یکی در عرصه رسانه و...
***
« به شدت نیاز به تشکل های خواهران داریم »
نیاز دیگه اینه که ما به شدت نیاز به تشکل های خواهران داریم. تشکل هایی که مستقل باشن و خواهران بتونن با همدیگه کارکنن. چون خیلی از استعدادهایی که خانوم ها دارن، وقتی شکوفا میشه که تشکل همگی خانوم باشن. هم امنیت خاطرش بیشتره و هم ظهور و بروز قوی تری میتونه داشته باشه. یکی از ضعف های ما اینه که تعداد تشکل هایی که فقط خانوم ها در اون فعالیت میکنن، خیلی کمه. یا تشکل های یکدست آقا داریم، یا تشکل های مخلوط؛ اما تشکل های خانوم خیلی کم داریم.
« خود اعضای تشکل هم باید رشد داشته باشن »
تشکل ها در کاری که میکنن، خودشون رو فراموش نکنن. یعنی اینطور نباشه که خودشون صرفا کارپرداز باشن و مراجعین اونها از کار استفاده کنن ولی به اطلاعات خود تشکلی ها چیزی اضافه نشه. در هر کار تشکیلاتی خود اعضای تشکل هم باید رشد فرهنگی و مطالعاتی داشته باشن. یعنی خودشون از درون غنی بشن. اینطور نباشه که اعضای تشکل فقط کارشون سرویس دادن باشه و خودشون بهره ای نگیرن.
« خودمون رو خرج اتفاقات کوتاه مدت روز نکنیم »
مواظب باشیم تشکل هامون «وابسته» به افراد و گروه ها و مسائل سیاسی نشه. در کارهای فرهنگی به «درازمدت» نگاه کنیم و خودمون رو خرج کارهای کوتاه مدت و این انتخابات و اون انتخابات، این وزیر و این وکیل و این دولت و اون دولت نکنیم. بلکه ما نقشمون در نظام، یک نقش درازمدته، خودمون رو خرج اتفاقات کوتاه مدت نکنیم.
« مواظب رخنه های شیطان در کار فرهنگی باشیم »
مواظب رخنه های شیطان در کار فرهنگی باشیم. وقتی یک حرکتی بخواد در جبهه حق شکل بگیره، شیطان در اون نفوذ میکنه تا رخنه ایجادکنه. ایجاد اختلاف بین اعضا با مطرح کردن منیت ها، یکی از این رخنه هاست که باید مواظب باشیم این چیزها در تشکل ها ایجادنشه. نذاریم فضای تشکل و صفاش ازبین بره و آلوده بشه. همین صفای تشکل ها خیلی در رشد افراد موثره. فضای معنوی و صمیمیت میان اعضا، قرارهای دوستانه و رشد دهنده رو فراموش نکنیم.
« و اما یک الگوی ناب.. »
اگه الگومون مقام معظم رهبری باشن، ایشون خیلی خوب تونستن این «جامعیت» رو اجراکنن. یعنی ایشون از هفده، هجده سالگی توی مبارزه بودن، اما شما نگاه میکنید، هیچ جا هم سیر علمی ایشون متوقف نشده. جامعیت علمی و مطالعات علمی شون در بحبوحه مبارزاتشون هم وجودداشت. همین الان هم ایشون مطالعاتشون رها نمیشه و هنوز اهل مطالعه ان. یا فعالیتهای سیاسی شون باعث نمیشه که سیر عبادی شون تنزل پیداکنه. به مسائل عبادی شون توجه دارن. این خیلی مهمه که ما نذاریم جنبه های «اساسی» زندگی مون مورد غفلت قراربگیره. این اصل مهمیه.
اگر هنوز در خبرنامه پیامکی عضو نشدید، عبارت «رشدنامه» رو به شماره 30006859000559 بفرستید.
(بخاطر اینکه از این سامانه پیامکی برای جای دیگه ای هم استفاده میشه، امکان کارکردن با «عدد» نیست و به ناچار عرض کردم که عبارت «رشدنامه» رو ارسال کنید. التماس دعا)